آلرژی فصلی
دیروز بعد از اداره و دانشگاه رفتم خونه مامان - رادمان هم که از صبح رفته بود اونجا و حسابی بازی کرده بود -شب هم که محمدعلی اومد و حسابی خوش گذروندند.
فدای پسر گلم بشم چشماش بازم قرمز شده - حدود یه ماهه که چشماش همینطوره و هی می خواره - دو بارم دکتر بردمش که گفتن حساسیت فصلیه. زن دایی گفت شاید عفونت باشه و دکترای بیمارستان فارابی از همه جا بهترن - به خاطر همین ساعت ١٢ شب با احمد دایی بردیمش بیمارستان ولی اونجا هم بعد از معاینه همین نظر رو دادن و باز هم قطره دادن - خیلی دلم براش می سوزه چون خیلی اذیت میشه هی چشماشو میماله خداکنه که هر سال دچار این وضع نشه و همین امسال باشه.
قربونش برم بچم خیلی صبوره اهل گریه و شکایت نیست - اینجور مواقع دلم می خواد فقط سفت بغلش کنم و ببوسمش. خیلی دوست دارم رادمان-عسل مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی