عسلعسل، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

عسلای مامان

يك روز خوب

1390/7/23 9:47
نویسنده : مامان
383 بازدید
اشتراک گذاری

يه روز بد يادته ، يه روز خوب در پي داشت و البته اميدوارم روزهاي خوب در پي داشته باشه

چهارشنبه كه از اداره اومدم خونه ماماني اينا دنبالت خواب بودي ( يه كار خوب ) مشقات رو هم نوشته بودي ( يه كار خوب ) ماماني گفت رفته اتاق عمه و در رو هم بسته و نشسته مشقاشو نوشته اونقدر تميز نوشته بودي كه من فكر كردم سر كلاس نوشتي

خيلي ازت راضي بودم و همش تعريفتو كردم و تشويقت كردم كه هميشه همينطور باشي

تجربه شخصي : بچه اي كه موقع مشق نوشتن خيلي ادا ميده  اگه يه روز بدون تكليف بره مدرسه از روز بعد خودش ميفهمه مشق ننوشتن يعني چي و به جاي اينكه ما مامانا حرص بخوريم خودش حرص درسشو مي زنه و اين خيلي بهتره

تعطيلات فقط باهات صداها و رياضي كار كردم و از بابت مشقات خيالم راحت بود.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

عمو رضا
24 مهر 90 0:15
سلام، پاسخ سوال شما در وبلاگ عمورضا قرار داده شد. ممنون از حضور شما
وحیده مامان پارسا
9 آبان 90 10:27
تجربه خوبی بود.پارسا تازگیها برای مشق نوشتن خیلی اذیت میکنه.هر بار میگم بیخیال میشم ولی باز نمیتونم.بهش میگم نخواستی ننویس بعد برو ببین تو کلاس معلمت چی میگه(بعد میگم نکنه معلم چیزی نگه من ضایع بشم و دیگه حرف گوش نکنه)