عسلعسل، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

عسلای مامان

آخرين جلسه

1391/2/28 17:42
نویسنده : مامان
483 بازدید
اشتراک گذاری

دوشنبه آخرين جلسه كلاسي برگزار شد به دعوت خانم معلم عزيزتون رفتيم مدرسه و سركلاس شما و پشت نيمكتها نشستيم شما هم در اين مدت توي حياط بازي مي كردين

درمورد جشن الفبا صحبت شد و تصميم گيري شد اول قرار بود يك روز 5 شنبه در حياط مدرسه با حضور والدين جشن برگزار بشه ولي متاسفانه اين طور نشد و قرار شد فقط با حضور مادرها و در كلاس جشن برگزار بشه به هر كدوم از شما شعر يكي از حروف رو دادن كه حفظ كنين و حرف " ميم" مربوط به شماست و بايد روز جشن بخونيد و برنامه هاي ديگه مثل خوندن سرود ملي و شعر نيايش و ....

عكس هم قرار شد با هماهنگي خانم معلمتون بريم آتليه ( البته خودش هم اونجا حضور خواهد داشت )و عكس بياندازيم كه روي تخته شاسي روز جشن به شما هديه داده ميشه همراه با كارنامه هاتون

خوراكي ها هم شامل: كيك، ميوه ، سمبوسه ، نوشابه ، پف فيل و ... است .

خانم چهارلنگ مسايلي رو متذكر شد مثل اينكه در طول تعطيلات تمرين و يادآوري دروس فراموش نشود و بهتر است كتابهايي در اين خصوص تهيه شود

و اينكه تا 10 خرداد مدرسه ميريد و بعد تعطيلات شروع ميشه

در آخر هم طلب حلاليت و بخشش كردن اگر كه عصباني شدن و حرفي زدن و موجب رنجش ما شده باشن كه خدارو شكر درمورد من و رادمان كه همچين موردي وجود نداشته و واقعاً من ازشون ممنونم و از اينكه كلاس اول ابتدايي يه همچين معلم دلسوز و مسئوليت پذيري داشتي خدا رو سپاس مي كنم و اميدوارم خداوند عمر طولاني و با عزت به ايشان عطا كند.

امروز هم كه چهارشنبه است قراره بريد حياط پشتي مدرسه كه باغچه هست گل بازي كنيد البته با
گل رسي كه خودمون تهيه كرديم و احتمالاً آش هم بخوريد ( قرار بود ولي نمي دونم قطعي شد يا نه)

ديكته شماره 40 كه آخرين ديكته و ديكته خداحافظي بود رو نوشتين و چون يه متن جديد بود بيشتر بچه ها اشكالاتي داشتند ولي تو بدون غلط نوشته بودي كه باعث خوشحالي من شد متنشو كه خوندم اشك تو چشمام جمع شد

آخرین دیکته کلاس اول

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان پرهام
28 اردیبهشت 91 10:58
سلام عزیزم
امیدوارم رادمان گل در تمامی مراحل زندگی موفق باشه.راستی تعطیلات شروع میشه و واسه ما مادرای شاغل یکم سخت تر میشه.امیدوارم تعطیلات خوب و خوشی واسه ی همه بچه های نازنین باشه.التماس دعا

ممنون عزيزم منم همين آرزو رو دارم
وحیده مامان پارسا
3 خرداد 91 11:39
چه املای قشنگ و دلنشینی...چه ابتکار جالبی.این املا میشه یه خاطره قشنگ که همیشه به یادگار میمونه