گزارش تعطيلات 12
مهمترين خبر اين روزها اينه كه يك پله ديگه در كاراته پيشرفت كردي و كمربندت به رنگ نارنجي ارتقا پيدا كرد كه باعث خوشحالي من و بابا كه اين روزها با ديدن بازيهاي المپيك 2012 آرزوي قهرماني تو رو در عرصه هاي جهاني در سر مي پرورانيم ، شد.
البته خودت وقتي بازيها رو مي ديدي از ما خواستي كه كلاس وزنه برداري ثبت نامت كنيم و خيلي خوشت اومده بود و من هم كه طاقت ديدن پسرم رو زير همچين وزنه هاي سنگيني ندارم از اين تصميم منصرفت كردم.
در كلاس زبان هم جديدن معلمتون هر جلسه يه ديكته از حروفي كه ياد گرفتين ميگه و با توجه به نمره هاي 17 و 15 كه گرفتي متوجه شدم حروف رو فقط مثل يه عكس مي كشي و توجه به نامشون نداري و بايد بيشتر حواسم بهت جمع باشه آخه راستشو بخواي اصلن توجهي به تكاليف انگليسيت نداشتم يعني نمي خواستم برات سخت بگيرم كه خداي نكرده دل زده بشي و فقط گذاشتن خط فاصله ها رو برات انجام مي دادم و مي ديدم كه خودت مي نويسي و خيالم راحت بود.
هر شب موقع افطار تو هم افطار مي كني و چيزي كه بهش علاقه پيدا كردي خوردن چايي شيرينه و وقتي ما ميگيم چرا صبحها به زور چايي مي خوري ميگي من چايي شيرينه افطارو دوست دارم چون سرده و چايي صبحها داغه
اين روزها هم دارم عادتم ميدم كه به جاي پرشين تون ، شبكه پويا رو ببيني اميدوارم كارتونهاي اين شبكه سانسور شده باشه و خبري از رفتارهاي عشقولانه اي كه در اكثر كارتونهاي پرشين تون هست نباشه چون واقعن بيشتر از اينكه تلويزيون تماشا كردنت منو ناراحت كنه ( آخه وقتي خونه باشم و خواب نباشم با هم كارتونها رو تماشا مي كنيم تازه از ديدن كارتونهايي كه به قول تو دخترونست من بيشتر از تو لذت مي برم) ديدن اين صحنه ها و عشق و علاقه به جنس مخالف كه توسط اين شبكه داره بين بچه ها ترويج داده ميشه ، منو عذاب ميده
چند روز پيش كه رفتيم خونه ماماني اينا تو سوار دوچرخه بابا ( البته عمه ازش استفاده ميكنه ) كه خيلي بزرگه شدي و تونستي باهاش دوچرخه سواري كني و خيلي هم خوشت اومد فقط موقع ترمز گرفتن و پياده شدن پات به زمين نمي رسيد كه بابا بهت ياد داد وقتي مي خواي پياده شي از رو صندلي بياي پايين و روي ميله چرخ بشيني كه با اين راهنمايي اين مشكل هم رفع شد و حالا ديگه وقتي ميريم اونجا همش دوست داري سوار اون چرخ بشي و ميگي خيلي لذت بخشه
از شبهاي احيا هم خيلي خوشت اومده چون تو هميشه عاشقه دير خوابيدن هستي و هر شب از من سوال مي كردي مامان امشب هم احياست ؟
هميشه وقتي صحبت از تلفن همراه براي بچه ها مي شد و يا بچه اي رو ميديدم كه گوشي داره مي گفتم اگه دست من باشه وقتي رادمان دانشگاه بره برش گوشي مي خرم و خيلي بدم ميومد كه بچه گوشي داشته باشه البته همه منو مسخره مي كردن و مي گفتن مگه دست تو هستش
حالا مدتيه بابا يه گوشيه قديميشو با يه سيم كارت ايرانسل داده به تو
آخه همش مي گفتي گوشي مي خوام و همه دوستام گوشي ميارن سر كلاس
البته خوشبختانه از وقتي گوشي دار شدي اصلن توجهي بهش نداري و هميشه خونست و اونو جايي نمي بري فقط گاهي باهاش بازي مي كني به خاطر همينم هست كه منم باهاش مشكلي ندارم.