بدون عنوان
٥ شنبه که من امتحان داشتم بابا هم جایی کار داشت و تو خودت خواسته یودی خونه بمونی و یک ساعتی تنها بودی و با خمیر بازی یه ماهی تابه که توش کباب کوبیده و گوجه و برنج بود درست کرده بودی خیلی با ظرافت و تمیز کار کرده بودی
با این کاردستیت حسابی هوس کباب کردیم و شام رفتیم کباب خوردیم
جمعه: از تبریز برای مامان ناجی اینا مهمون اومده ما هم رفتیم بعدازظهر برگشتیم خونه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی