عسلعسل، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

عسلای مامان

گزارش تعطيلات- 4

1391/3/21 9:02
نویسنده : مامان
428 بازدید
اشتراک گذاری

چند روزري مهمون خونه مامان آذر بوديم اسكيتها رو هم برديم - محمديوسف و محمدعلي كلاس اسكيت ثبت نام كرده بودن و يك جلسه رفته بودن ما هم كه اونجا بوديم تصميم گرفتيم تو رو هم ببريم تا هم  آموزش ببيني و هم با هم باشيد و خوش بگذرونيد  تا اينكه سر فرصت در محله خودمون تو رو هم ثبت نام كنم و اين شد كه به صورت آزاد و يك جلسه تو رو هم ثبت نام كردم و  سر از پا نميشناختي و خيلي خوشحال بودي و حقيقتاً با اينكه جلسه اولت بود از هر دوي اونها بهتر بودي و خيلي زود راه رفتن اوليه رو ياد گرفتي البته خيلي هم سخت بود و خسته هم شده بودي - مربيتون خيلي سخت گير بود و حسابي ازتون كار كشيد

شب رفتيم پارك و آشي كه مامان آذر درست كرده بودو خورديم

روز بعد وقتي ساعت كلاس اسكيت رسيد تو از من خواستي كه دوباره بريم و باز هم رفتيم و باز يه جلسه آزاد ديگه و اين بار ديگه راحت مي رفتي تازه دستهات رو هم از پشت مي گرفتي يا باز مي كردي و به من نشون مي دادي و ما مادرها هم كه تماشاچي بوديم كار تشويق و روحيه دادن و تغذيه بچه ها رو برعهده داشتيم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نسترن(یک عاشقانه آرام)
21 خرداد 91 19:09
سلام مرسی از محبتتون...
ماشالله چه پسر آقایی..دیگه کم کم میتونید وبلاگشو به خودش بسپریدا!
برید خصوصی دوستم


منم ازت ممنونم