مهموني رفتن آقا رادمان
ديروز كه از سر كار اومدم خونه ،شما با ماماني رفته بودي مهموني خونه زن عمو اشرفينا و ساعت 7 تشريف آوردين و امروز هم قرار شد شما رو نبرم مهد و بموني خونه كه با ماماني بري خونه مامان جونينا خيلي برات خوشحالم چون ميدونم از مهموني خوشت مياد و كلي بهت خوش ميگذره - لباساتو آماده گذاشتم تا ماماني حاضرت كنه و ببردت كاش ميتونستم همراه شما باشم ولي متاسفانه نمي تونم .
دوست دارم گلم و شادي تو شادي منه ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی