عسلعسل، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

عسلای مامان

مهموني

1390/7/19 13:29
نویسنده : مامان
329 بازدید
اشتراک گذاری

ديروز ماماني مي خواست بره مولودي و تو رو بعدازظهر برده بود خونه بنيامينينا من اومدم اونجا دنبالت يه ساعتي نشستيم و اومديم خونه - خواستي اونجا تكاليفتو انجام بدي كه بنيامين نمي ذاشت و اونم مي خواست خط بكشه رو كتابت كه ليلا براش كاغذ آورد و منم اونو مشغول كردم تا تو تكليفتو انجام بدي

دستشو رو كاغذ گذاشتمو دورش خط كشيدم و بعد هم بهش گفتم به من نگاه كنه تا عكسشو بكشم - تو هم اونقدر تعريف منو پيش ليلا كردي و همش مي گفتي مامان من نقاشيش خيلي خوبه حالا بزار بكشه مي فهمي كه چقدر خوب ميكشه- منم جو گير شده بودم و هم عكس تورو كشيدم و هم عكس بنيامينو

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نگين
20 مهر 90 10:47
سلام وبلاگ قشنگي داري . خوشحال ميشم به منم سري بزني