دیکته چهارم
دیکته این دفعه رو هم هزار آفرین گرفتی و معلم برات یه شعر زیبای دیگه نوشته که الآن یادم نیست ولی خیلی خوشحالی بازم امروز دیکته دارین - چون بابا بهت گفته اگه هزار آفرینات ٥ تا بشه برات جایزه می خره - تو هم منتظری که ٢ تا دیگه هزار آفرین بگیری دیروز بابا نرفته بود سرکار و با هم تا ظهر که بری مدرسه خونه بودین ، بعداز ظهر هم كه اومدي ما خونه بوديم و گفتي : امروز من از همه ديرتر اومدم يه سر رفتيم خونه خاله پري آخه آرش سربازيشو تموم كرده بايد ميرفتيم ديدنش- برگه نقاشيتو بردم ( عدد 2 و 3 ) اونجا تا وقتي اونجاييم حداقل رنگ آميزيتو انجام داده باشي آخه اعداد رو كه ياد ميگيرين يه برگه كه يه نقاشي داره و 2 خط هم از عددي كه تازه ياد گرفتين ب...
نویسنده :
مامان
11:35